مراسم آئینی پیر شالیار در روستای اورامان تخت کردستان
در گوشه و کنار کشور پهناور ایران، آئین و سنت های گوناگونی وجود داشته که هنوزه به قوت خود باقی است و هر ساله نیز در زمان مشخص خود، این آئین ها برپا می شود.
گیلان، خراسان، کردستان، یزد و دیگر نقاط کشور، هر یک آئین های مختص به خود را دارند، تا آنجایی که حتی برخی از این آئین ها، آوزه کشوری و جهانی یافته و همه روزه سفرهای بسیاری در کشور به منظور شرکت و بازدید از این مراسم به مقاصد مختلف انجام می شود.
روستای اورامان خود یکی از جاذبه های گردشگری استان کردستان بوده که پس از پشت سر گذاشتن کوههای سر به فلک کشیده و پوشیده از برف، عبور از جادههای پر پیچ و خم و گذر از کنار رودخانه سیروان، خودنمایی میکند؛ معماری منحصر به فرد این روستا زبانزد خاص و عام بوده و در کنار دیگر ویژگیهای آن، به عنوان یکی از قطبهای گردشگری در سطح کشور به ثبت رسیده است، به نحوی که روستای اورامان با معماری ویژه پلکانی و طبیعت بکر و زیبایی های بی نظیرش هماکنون به عنوان یکی از مناطق گردشگری کشور مطرح بوده و حتی گاه علاوه بر گردشگران داخلی افرادی را نیز از دیگر کشورهای خارجی میزبانی میکند.
واژه اورامان یا هورامان از دو بخش «هورا» به معنی اهورا و «مان» به معنی خانه، جایگاه و سرزمین تشکیل شده است و به همین دلیل اورامان به معنی «سرزمین اهورایی» و جایگاه اهورا مزداست. «هور» در اوستا به معنی خورشید نیز آمده است و هورامان «جایگاه خورشید» نیز معنی میدهد.
مراسم عروسی پیر شالیار، یکی از سنت های چند هزار ساله استان کردستان و منطقه اورامان یا به گویش محلی، هورامان، از توابع شهرستان سروآباد این استان است که هر ساله در فصل زمستان و در اولین چهارشنبه و پنج شنبه نیمه بهمن ماه یا همان چله زمستان برگزار می شود.
امسال نیز با حضور اهالی شهر اورامان و مهمانانی از نقاط مختلف استان، کشور و حتی خارج از کشور در روزهای پایانی هفته جاری (۱۱ و ۱۲ بهمن) این مراسم باشکوه برگزار می گردد.
هر چند نام این مراسم، عروسی است ولی در اصل این مراسم یک آیین سنتی است که در آن دام قربانی میکنند و به ذکر و راز و نیاز با خداوند متعال میپردازند. این مراسم آیینی است که بعضی از مورخان، برگزاری آن را به بیش از هزار سال گذشته نسبت میدهند.
عروسی پیرشالیار در واقع مراسم سالگرد ازدواج یک پیر عرفانی منطقه هورامان به نام شالیار است که ریشه در اعتقادات و آیینهای مردم این سرزمین دارد.
بر اساس گفته مردم اورامان، پیر شالیار، مسلمان و از نوادگان امام جعفر صادق (ع) بوده و سید مصطفی عریضی نام داشته است. این موضوع را میتوان در شجرهنامه سادات روستای کلجی مشاهده کرد که خود را از نوادگان ایشان میدانند. ضمن اینکه در کتاب تاریخی بنه ماله زانیاران، کتاب نورالانوار از سید عبدالصمد توداری و دیگر مستندات تاریخی نیز به این موضوع اشاره شده است.
زندگی پیر شالیار به تاریخ ۴۷۹ تا ۵۶۱ هجری قمری بوده است و نسب ایشان با ۱۰ نسل به امام جعفر صادق (ع) میرسد. ایشان در اورامان به دنیا آمد و در کودکی برای علمآموزی به کردستانات و شام رفت. در نهایت نیز در خدمت شیخ عبدالقادر گیلانی به تزکیه نفس و سلوک عرفان پرداخت. پس از اینکه پیر شالیار مراحل سلوک را گذراند و به مقام اخی مصطفی رجل کامل رسید، برای ارشاد و تزکیه به اورامان برگشت.
و اما ماجرای عروسی پیرشالیار در حقیقت داستان شفا یافتن شاه بهار خاتون دختر شاه بخارا است که پیر شالیار به لطف خداوند او را شفا میدهد.
ماجرا از این قرار بوده که شاه بهار خاتون، کر و لال بوده و تمام طبیبان از مداوای او عاجز می مانند تا اینکه آوازه پیر شالیار اورامان به بخارا می رسد و پادشاه بخارا وعده می دهد هر کسی دخترش را شفا دهد وی را به عقد او در می آورد. بالاخره عموی پادشاه با عده ای از اطرافیانش به سمت منطقه هورامان به راه می افتند تا دختر را به نزد پیر شالیار بیاورند.
وقتی که به نزدیکی روستای هورامان می رسند گوشهای دختر شنوا می شود و وقتی هم به نزدیکی خانه پیر شالیار می رسند صدای نعره دیوی توجه آنها را جلب میکند و سریع دیو از تنوره ای که هم اکنون اهالی به آن تنوره دیوها می گویند و نزدیک خانه پیر شالیار هست، بر زمین می افتد و کشته می شود. در این اثنا زبان شاه بهار خاتون هم باز میشود و شروع به صحبت کردن می کند.
پادشاه بخارا طبق وعده خود، دخترش را به عقد پیرشالیار در می آورد و مردم جشن عروسی بزرگی برای پیرشالیار و بهار خاتون برپا می کنند و این مراسم سال به سال توسط مردم منطقه که مرید و پیروان پیرشالیار بوده اند به همان شیوه که برگزار شده، برگزار می شود.
این یادواره هر سال با انجام مراسم «خبر» در شامگاه روز پنجشنبه اولین هفته از بهمن آغاز می شود که در این مراسم، کودکان و نوجوانان، گردوهای درختان باغ قدیمی منتسب به باغ پیرشالیار را به درب خانه های شهر می برند و فرا رسیدن مراسم عروسی (زماون) پیرشالیار را در چهارشنبه و پنجشنبه هفته بعد نوید می دهند.
بعد از برگزاری مراسم روز خبر، در طول هفته، مردم شهر و روستاهای اطراف، مقدمات برگزاری یادواره پیر را فراهم می کنند که شامل تهیه تنقلات، گردو و بیسکویت، تهیه امکانات پخت آش سنتی ویژه ،آماده کردن دام های اهدایی برای مراسم عروسی پیر و ذبح در روز انجام مراسم است.
همچنین یکی از رسوم قابل توجه این آئین در طول هفته این است که برادران با بردن هدیه ای (گردو، شیرینی) به خواهران خود و برادرزاده ها به عمه های خود سر می زنند و به قول معروف کلاوروچنه آنها را برایشان می ببرند.
قسمت دوم یادواره یعنی کلاوروچنه که مراسم خاص کودکان است از عصر روز سه شنبه (یک روز قبل از شروع مراسم) از محله سرپیر شهر اورامان تخت آغاز می شود و کودکان با در دست داشتن کیسه هایی به درب خانه ها مراجعه کرده و با ندای کلاوروچنی از صاحب خانه ها مطالبه کلاوروچنه می کنند.
هر خانوار چیزی را که برای این روز آماده کرده در کیسه کودکان ریخته و سپس کودکان با شادمانی و کیسه هایی پر، به خانه برمی گردند.
این مراسم از زمان عصر تا شب هنگام در محله سرپیر ادامه دارد و بعد از آن در سحرگاه روز چهارشنبه یعنی از زمان اذان صبح تا بعد از برآمدن آفتاب در خانه به خانه شهر هورامان ادامه پیدا می کند.
با پایان یافتن مراسم کلاوروچنه کودکان، دام ها در نزدیکی خانه قدیمی پیرشالیار ذبح می شوند و گوشت آنها جهت تهیه آش مخصوص و همچنین جهت توزیع میان مردم شهر آماده و به درون خانه قدیمی پیر برده می شود. در طول روز نیز در خانه پیر آش مخصوص مراسم پخته می شود و اکثر خانه های اورامان نیز با غذاهای سنتی از مهمانان پذیرایی می کنند.
هر سال چند راس گوسفند که نذورات مردم برای پیر شالیار است در روز چهارشنبه و حدود ساعات ۹ صبح قربانی میشود.
این دامها را اهالی شهر هورامان تخت و افرادی از روستاهای دیگر منطقه در اواخر فصل پاییز برای یک نفر به عنوان متولی میفرستند و آن فرد تا فصل زمستان از این دام ها نگهداری میکند تا در روز جشن قربانی شوند. تعداد گوسفندان قربانی شده بستگی به خیرین و نذر کنندگان دارد.
بعد از این کار، گوشتهای قربانی را بین اهالی تقسیم میکنند و با مقداری از آن، نوعی آش به نام ولوشین میپزند. روز چهارشنبه بعد از ساعت ۱۶ و اقامه نماز عصر در مسجد، این آش بین اهالی روستا و مهمانهایی که از سایر نقاط راهی هورامان شدهاند، تقسیم میشود.
بعد از نماز عصر روز چهارشنبه مراسم دف زنی و رقص عرفانی در محوطه خانه پیرشالیار تا نزدیک غروب برپا می شود، عصر پنجشنبه نیز همین مراسم دف و سماع عرفانی با حضور مردم ادامه پیدا می کند و مراسم با نشست شبانه در پنجشنبه شب (شب جمعه) در خانه پیر موسوم به شب نیشت و ذکر و تهلیل و شعر به پایان می رسد.
رقص و سماع عرفانی دراویش که در بیشتر روزهای این جشن با نواختن دف همراه میشود، نوعی رفتار جمعی است که آنان را به احساسی مشترک میرساند.
مراسم جشن در عصر پنجشنبه با شرکت اهالی روستا و افرادی از روستاها و شهرهای اطراف برگزار میشود. این مراسم با برپایی رقص و سماع عرفانی به شکل دسته جمعی و نواختن دف همراه است که در آن عدهای به عنوان متولی کار هدایت سماع کنندگان را برعهده میگیرند.
مراسم پیرشالیار تا روز جمعه و قبل از برگزاری نماز جمعه ادامه مییابد و مردم، صبح جمعه به شکل دسته جمعی در زیارتگاه پیر شالیار حاضر میشوند و بعد از راز و نیاز به مسجد میروند تا نماز جمعه را برپا کنند.
باور ذهنی زنان روستا درباره پیر شالیار در رفتار جمعی و نقش آنان در پخت نان محلی متجلی میشود و مشارکت آنها در این کار همراه با دعاها و اعتقاد قلبیشان به پیر شالیار و صحبت کردن با یکدیگر در این باره فضایی صمیمی در هنگام پخت نان و انجام کارهای این مراسم ایجاد میکند.
آخرین قسمت مراسم عروسی (زه ماون) پیرشالیار در هورامان موسوم به تربه است که در روز جمعه هفته بعد از مراسم عروسی برگزار میشود .البته برخی ها از این مراسم به عنوان برفروبی مزار پیر شالیار نیز نام می برند که به همراه آن گته مژگه نیز توزیع می شود.
در این مراسم خانه به خانه مردم هورامان گته مژگه (نان محلی هورامان و مخصوص مراسم تربه) پخت می کنند. این نان از آرد گندم، مغز گردو و عطریات کوهی منطقه هورامان تهیه می شود و در روز جمعه بر سر مزار پیران می برند. در آنجا این نان های مخصوص را با نان های هم طایفه ها و هم روستاییان خود مخلوط می کنند، عده ای در این مراسم، ماست نیز با خود به همراه می برند و در آن جا همراه با گته مه ژگه می خورند.